امیدا سخت میدارم فقای عرف
کز بر لطف ما را مدنیا کی تبار
مان مو معشوق کرماشدینے
معندنی *
درخت ارغوانی میدیای
کریسی میداند که می داریموتر
فراحا با شکست من
در نیا عید کسانی که مقدا
بدانی قدر وصل کنه که درمانی بر
ت
که مانند کم کاج در ده من آمد وزرای
می و
روت
برقع زمین، وی که در گوشی تیسری
دید را که دمدار تو ای علت توان شکری
و
گفت از دست بینای
ون توانم که چرکه و ریز
رو
ملک میرود بر این تویی نکنی دمد و رخواب
خود ما را خرازمیداران ناغمت میں نام عمر دکتر
مرتبه در وصف تو کونین عمت نفت که در اوطبی
کرتوا پرده برون بین برده مکارم شینایی
عذر سعدی تهد سر کویشناسد
حال لوانه نداند که من مرسی
ارفرما مد تایخی شود صوفی نو دصافی اور
ار مناجات درندرا سرات علمیت وی را
فردا کر لاتین دلوانا مر علی اردماکو شر انها
او
میل کرنالی می توس توش کلاری و
سروی می کند که آنان که ندید سری
روزی سرمن می فرمای وی می اندالایی
ای دل بی من و روان آخر و ماکولی دارند
باشد که توجه و روزی زمانی ور نه که روسات ازماما
اربار و کوسن ماند و دارزینی
سعدی ملت در ما در داند گیتی
نه در زلف پریشان تنها گرفتارم
که دل در بندا و دارو یونی پریشان
حه فهرست انکه دست اخبار میر دوما
نونی در شهر ما کریست در شهر
تر
سا خون سعد را ماطل .
ما سهلت اگر داری خطا را
64 21
در کام دیکان و کرملیاتی
را از ان ها را با
