رستیاله و درستویه کونیا دست می زند و به
ار سمت قبل سطح رض چنان ہموا
ه شاقولی آویزند ما درکردشان
ر مرکز دایره کیر
کا وقلب عالم وادم نما سند و لو بقدر قاعده مقیاسی از مفاعت سے قطعی اور حنان
اسفارکٹ کی صورت معنی
سعد العروسه الذي صبر درشانژ
ومتعلقات ارادتش درحال موجود شود به تمنى وجة
منتصف تا
الت متساو الساقين
در با روحانی بر واجمعنیشالنجر لیا
بهشتیان راه انتظار درکناريندن طولهم وحسنا
ی زدم و تاریک و کمالک نے
برای نخجالانانزاکر صفات مزبون اقضات کنند
محسب نوع ارناکا معنای دهد وجه زوم شانرا
الک لا می مالک مقدم موفق
رفتند که قاعده بر دایره صغیر مطبح آمد و دل محرجل
نان کنند و آن دو قوس متعین علامات برخط
اعتدال اند و دایره مرسته میتونه با رابع متا و به ازخطین
مرکز به منفعت خط من النها را خراج نمانید و
ند و هر قطعه را نبود جز و متساوی
مت در نقطه مقاطع افرع بلد
الراس کر معظم است خطی از
برکه طوست بکه متساوی
کر عرض رعون کے
وافوناشد تفاوت
سرطان بیش از
ال پیش از طول بیشر و الآاز
خط سمت مدید
محفوظ را در روزر
به طواع عرض مکه اگر کم از
ازاتها معدا زن
ساعت قبلا زوال
و کعبه در خلاف جهته طلا
شره شمالی و اگرطوان امید و عرضع مصر
طول عرض عاد مشران
ماله وحنانه
رعایت ساعت منظور کر دو میستور
درا ما می شب وجع
ت بين الطولين
والعرضين را از
دار مقام طوری بود که انها تے
روس الشياطين الطام مينا البرز التموومناعباً
عرينا الآراء الرديت ولا عالالية هي نساصفات
شیطانی فعليك الاخلاق الركية والاعتقاد الجنة
فرون آمد و الا نقطه شمال اگر
طولین سرما نزده و
سالی و موت بعد
ثانی مسطح
حنوط و نه
بود ازسط مشرق و مغرب ہم جان من
الراس که دانند و از مرکز دائر
معرب خط کشند دا راحط الست النا
راس با سیم نقطه تقاطع گذرانده
ش در دارات من تر مفصل بین لطول
بد و معطل بمانید پس ازمرک خفی موضع قاطع با
محیاکشان -
مین دانند و در سطرلاب مقدراستخوان از
ملدین در یکی ازطلوب
رس خط سمت کشید و ارسام
سمت مکه و قوسنا مع ازافت میار نقط حنون طرف
و مشرق و مغرب
است و سمت
۱۰۸
