اگر بدا نے قیمت کیا رموی یش کے رہی
حبت کو پیش فاعلات فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
محبون مشعت به ورخ اه ما می فرهنگ و میر و
علامت ساله حول و قطر چه بر وازبانی
بو الکل به کارمند که درکا رواد فعلات فلاتر
حویل اشب روز کند و به شب اصلا لا لا لات
واز مسدسات سالم شوشی نمی شد و مینی
ازمه خوبان نون نیکوی منصور الضرب العین
اتفاق امد بنا و کا نکاسی علات فاعلا ترفعلات فاعلات
مسجونين رجعت آبتین تامین
ائع المشار المنكر العربية
بعدا رطى تحسيمات اطيف کیات که موجبات عاد
فصرخ تم زحل و تدارک فی الآخر
اتقدر تكميلقوىنسانی منوط بحصيل ضايل واخران
از رذایل است در خص بحث امهات دوطرت نموده
لطريقة مدركه ومحرككروه ارقو ايوب
ما فات في الاول در عرضا
وتانزارمبادى العمل و وارتحت
من افكار جريشه عارضه از تخیلات و توها
وارده قوت
ت پناه را یات فتح ایات
ودفع مضارابات و چیر نفت برکرده اند از
لين وارتديلغضها وتكون
اسکن دری د واز قلب جناح
تهذب نظرته
واز استعاعات كاسي
گروه در موشک وام فلاتر الامان
رمن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن محور
طرب انگیزو می و رعب وحی که حرفی است و بهار
المحشومقطوع الأخرين امری را عدم ماں کیسے
فاعلات بعلاتن فعل مخبون مطروح ، می ترامیت
ابلنا فعلاتر فلاتر فلان وان ربع سا چشمان
جوانی ملات فلاتر في
زیر کار ما دیوار کو فاعلاتن فاعلاتن فاعلا
محبور الحشومطروح آن پرخسارو
حالیست وان چا خوشرع خال
فاعلات فعلا فعلا
روف
کاسی کی ویمن کا فاعلاتن فاعلاتن
