ل يا مام
اسواران جوا زوی خبر باشند بیشتند تابوت بند نبود ای پ را مجال پر کسی را ند ا وا ور ونیک
برفت از پرش آزما بیننده مرد کردید با باند به انجا که تا بوی و سربه تابوت را برکیشود
دید اندر سعودی است و امروز با او بو می زند باران زا بوت بیرونی ست دست
بم بز از
برفتند با شادمانی و از گرفتند از اک نکالا
پورانجا بکر دار با دودمان نهاد ندپرسو من ضمان
علم برزد از کومیان انکو سایت رایت نجا زنده آمد یکی تند و به آن او گرم کردند
چپ و راست بوی شیراز نکش بینداختن به تیغش پر از من به بدن از و پوست پرو کشید رزرد
کا بشر بانت به افراختند
وزان روی دیگر شکستند یا
بخورد ندا زوپ و مرد
خلکردن ابواله وسلمقاص افطان
لریزان رسید نانزدیک شاه
دن
زبان بری و در یک برد که با ما ن روی برد آنچه کرد یا مد بکردار جنگی پلنگ ولی پر گرج سری بز رنگ
جو برسوئی بوٹ آنان چونا بوت بر ما زمینی به بچار کے رو بر کاستیم کدشتیم و تا بوت کہ اشتیم
۱۴۰
S
*******
