عزوات و وقایع سلطان ایم و ارتع وسنان او در دیا رهندونزک حکات کنیم ، والله اعلم بالصواب
جون سلطان ارکارسختان برداحت وفته که در ان نواحی قایم بود سکون یافت و عارضان عارضه منقسع سد عزم عز وها طیه مصم کرد
وارسیون لدركرد واز ناحیت مولشان كدست وبطاعن بهاطيه نزول فرمود و این شهر نوری داست کشور بر موارات شرف او برسیدند
باسمک درکون ساوى وباسما لينواري وحندقون محیط ما قوری بعید و عرضی بسیط در پیرامون کشیده و بمردان کا روبیلان بیکارارا
وزعامت آنلاعیں اطاغوتی کی حیرامعروف بودموكول و او ازسركوت وسكرت عروربکثرت اباع و اسیاع خوشار شهر برون امد و
باعتماد قوت ابطال وسوکت اقبال مقابلت باستناد وسلطان سه روزمتوارصواعق بوارق صفاح ولوا مع شوارع ارماح او را درکون
دما روتوریوار میسورا بید رو زجها رم برسق سهام ومسقسنان وحسام صحابف عمران محاديل واصا ليل ماه و سیاه کردا بید وجون
خورشیدنداکیبر احراب دین ،سامع اهل عليين رسید ازسر صدققين ومرا نصف دین حمله کردندکی ناسوادان کفن از باض رفعه ان
عرصه خوشود سلطانحون حل عاج وسماع دودسته شمسببریزدومرد را با خود وزن بد و نمیکردوچند فیل که حصر قلب کافروز
سنندوماد نفت ارمهب لطف ایزدی در وزیدن امذورامات سلطان
و اعلام ایمان در علو رفعت شيا رسید و اسباب کامکاری وکامرانی مهیا شد خصمانا راندرون حصار کرختند وبسور قصور اعتصام
حستند و انضار دین زمام احتیا راز دست ایشان سندند ومداخل حصار فرو گرفتند وحندق سباستند و در فر مصابق و
فتح معالق کدیگر را مظاهرت کردند وبحيرا در وقت حر حرب ووقف بضرب مصایران کا ریدیده بود وعوا ت ان عقوت
بصر بصيرمشاهد كرده وبغبصه ازعاضطهر شد سلطانكوكبه ارموكب سباه خونش را ژاویفرستنادیا خون کرمان برامن
او فرا گرفتند وازمول ان صاعقه ورعب ان حادث حجری کے دا۔ بیدوسته خوش فرودريد وجان ما لك سبرد ونفايا سبا هاورا
سکبا رکی مغ ملدا بيد وصد وست سرفيل ازان فحنا مدار در مرابط فيلان خان افزود وعنا بم سببا راز اموال و اصلی وسلطان انجامقام
کرد با آن نواحی ارحث اهل شرک بال کست و ساط دین و سریعت محمدی کسترده شد و اهل انقعه را در ربقه اسلام و استسلام کشید
ومساجد ومنابر تریب داد و ایمه رابرای تعلیم مايضدين وسنن اسلام وسينوسين حلال و حرام نصب کرد و با نوار منصور وعدا
موفوريفرنيات الا انك وسم عاط افطار وركانرامكا ربود و راه دراز و مخلوق سبباردرش وحلق ارحدم وحشم اودران اوحال اوحال
فتارسیدند و از رحال وانقال فراوان تلف شد وخدای تعالیدات شريف ونفرمیراوا را فتان مسافت ومهالكان سالك تكه داست و
ا ما
