PGO-MI
کنڈم کون بود مقبل العينين شكم ندرك عظيم اللحيه قوى تركيب عضلة الذراع صح عضله الشاق روی خوب
داشت اصلح شیب خود را خضاب كرد كثير التبسم او بیشتر خلیفه بودکه مادر و دراوهاشمی بودند مادرش
ابو الاسو
فاطمہ بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف بود وعمال اوبربره عبدالله ابن عباس بود وقاضی دربصر
الديلى وبرمين عبدالله بزعباس و برطايف ومكه قثم بن عباس وبر مدينه ابوایوب انصاری و قاضی اودرکون شرح
ذکرسیت او خواسته
نان
شعبی روایت میکند درع خود را بیش نصرانی یافت او را بیشتریخ قاصی آورد ور رجب او نشسته گفت اگر خصم مسلما
بودی با او مساوات کرد میدرنشستن بقاصر گفت این درع مراست نصرانی راگفت چه میکویو گفت این درع
منست واميرالمومنين دروع نكفت شرح بعلو كنت نيت داری گفت نه على خنديد نصرانی درع بستند و باره برفت
و بازگشت وگفت گواهی می دهم که این احکام بیغمبران است که مرا پیش ما ضو خود برد و قاضی روی اوندیدانگاه
مسلمان شد و اعتراف کرد که در زرم صفين درع از علی فتاد و من آنرا كرفت على اسلام او شاد شد و ان درع را با و
بخشید یا اسبی دیکتا نصراني بحنكخوارج رفت روزی او را دیدند بدرمیخرماخربین بودودرمیزدخود نهاده خانه
می رد محبان او آمدندتا ازوبنانند كفت ابوالعيال احق بجمله ندرعا لسراوارترست حملان بها الديرما انور
که بدرکی است از فاضل عصر ويكانه دهر ای خاك كن بای توتراب درجشمعتلناك عدمهاش توتيا الموجوذرك خورشيدي باشد
ذریعت حسین و حاجت بمتح خاصه جوانی که سی علی علیهما السل