۱۱۳
بفرمود بابر باران کنند
رزم کردند درمان شیر زن ندارندو کمان بارش شد راز جوان هم که شد وستم کیتی اروند در مازندران و وارونه دند
برانا نگین سوارا کند جبرانکا مربا سران کی مندان نجرد زيكا مه نغورزون اور امریکا را به بند اور بد
زمانی برایان شد کان را برانند فراواز ایران بکشهد بررسبر لاکش شد به برن ک کم زود کیخیفانها نبود
برسم کوی کے جند معايت بخارضان سواری بندرنوکوریان دود عنبرگمان سے برکشون کران درستم زما نواب ندانیشکرفرازونشیب
براز اربا من بداز نكاء کی خاندان کوه سیاه فراوان برانارکشه دید بی کا بینک کنه و یکا فورکی و هنر کنور بر توارم
بر
ے حملہ آور کا فوریخت برا بارودخروا نت بیندانی کردار شیر کی آدمک برار كبر بد برادرآوردرستم سبر فروماند کا فوربرخان
کنیندان برسوں کی درستم برو برموت ودی بردبرستر بورزال کی برهم شکسس سرورکال به بنی رودامدین مغرسد نوکنی من ربنا ورد بر
جنراوردز کي حمله بزرگان نبودند بندازخرد جوددندا باجنرد برد
این مورشربا دارو برد دردز مستند درباره نیز برامدخروشدن در سیز
ندارد بازرون بروند سلی لنکنه و بدنام توجوربزادی کرد
کندانک انبهرت برد درین اے نی از بنای کرداند خواندریکا ما
برد
جوئور فریدون ازایران با هرگونه دانندکانا بنوانا کار اندازه زنک جویندوز سروردانی با وزن بالورنج وگرد
برنج برند مردان مرد که در برار کرد دکن بربار، بربادشا برنج برناردها سلج اندرولت دهم وی هم انبار با
مرد
اکر سالیان بن ورزم آوری نباشند بدست جرارداد و این باره من زافون لمودم جای جوشن ستم باند دل زمجوشی شد
رزم بودان بر آر سیا ، اندر اور برباری یک دکه رزوک و براوراوو برخو ولش کررابی زره دارا خبر کالی
جان دیدرسم كان كرفت دندومان اذرشف مرانکر گزارباره سرد زمان بی سر بردی ابامغز کانسی از بندسازكاري كندجت
بی ارزان بن کر گرفت . دیوار مردم فكن كنت ستونغازی برادر بالوزنفط سپاه از جونمی دیوار دز دره شد باندران براکن شد
فرود امد ان ار سلام کرد زمر سوس، اندرآمد بفرمودرسم کی اور نے کا اور کورین کوازاری سنج وفرز ماز وخوز بوندخت
مهربان دیگران گرامی برانکوزمادرزاد ایرانیان دندان برما جنورو کات ، برفند با نیزه داران هم به بشر درون بروکم
دمانش برداران شبر من دزانم ناک وازباره دز بر برون شدند بازگرزان الوند در دزیت زمان کوی باراج دکتر مازندرت
ازانا بندری شیر در بروکرد دکردان بر جا مایه بکن درسندی بر پردازان هررا بر می رویم وکرانا جيز موروغلام وبرستار نیز
تر با مرونریت سنجها ناران بخت زیرورکرنا کف جالزامات ایرانیان کن باکره کار نما برازش کا
