۱۹ue. 110
ه درین سال سعد بن قفل التميمي خروج کرد و بعد ازان ابو مرهم سعدى المسمى بامد و شهروز را گرفت و جمعی جها رصدنفر برو
مع شدند از شهر روزبقصدكوفه بیرون آمدجون مردی مردانه بودعلیاو را به بیعت خود طلب کرد او اجابت کرد وگفت میان
تجربیع باشد علی به برهان را با هفصدکس پیښ او فرستادخوارج غالب آمدند شرح با دو بست کس پیش علی فرستادکرا
علی خود ازکوفه بیرون آمد وجاريه بن قدامه السعديا بمقدمه فرستاد وطلب صلح كرد خوارج اجابت نکردندعلی
با ایشان جنگ کردو بیشتر را بکشت مگر بجا کر بماندند که جهل مجروح بودند علی ایشان را فرمودنا مداوات كردندودر
سالج قم بر عباس که عامل علی بود مکه وعبدالس برعباس درين وعبدالله بن عباس بره بود و خراسان خليدبنين وشام ومصن
با تصرف عمال معاويه بود و الله اعنا بالصواب
ایشان فرستاد با يكديگرجنك كره دجماعتی نصاری از نو تطلب که مقیم جزیره بودند ترك على كردند و بیشماوه
اسيران عراق باز كرفت بعد ازان معوبه زهیریت
قه هستندجون خبر على رسيدجماعتی
رفتند وازهردوطرف اسيران برد ندعلی
بجول عامری را فرستاد بجانب سماور وجهاء
بیش زهیر می فرستد وسرورایشان جعفريز عبدالله اشجعی بود اصحاب معاویه ایشانرا بکشتندجون معاویه خودر
غالب دید و علی و یاران او مغلوب مسار عقبه مرو را بدونه الجندل فرستاد ایشان هر دو طایفه را نمی خواستندمش
ایشان برطاعت معاویه و بیعت اوژندایشان ممتنع شدند علی ازجانب خود ما لك بركعبهمدان را فرستادانا
مسل جنك كردمسار بكر يخت ما لك اهـل دومه را به بیعت على خواندی کنند می کنیم تا به بینیم که مردم برگد ام جمع شود
بعد ازان علیه دریز سال جون هيچ كس اخردمند از یاد براسه ندانست او را بفارس وكرمان فرستاد اهل
فارس بعد از كشتز ابن الحضرمي سهل نحيف را بیرون کرده بودند زیاد آن دیار را در اهتمام وتصرف
خود گرفت وفارس بروزكار او ایمنشد والله اعلم بالصواب
