2
مه كانها بنين بناد
نشمند دیدند و رورشانداری محمد بابای
دکتر کربن دی سرود
بیک کو شہ برمش دسشانت در کیش رستم گردی دست پیش درون ام تی کنات ندمت انتاج بر ساعت
(0) 0 0
Wa
بال کی امن و
بمون با ذاهزار آن
مرور زمان نام بدان بخواند بران انوویال دان برناخ میان من باسینه در
مینان او را ندارد بیاد که کودک زنجاو رون آورند بدین سکوی جان خون آورند
که ایند دراره نمود امری بدین خوب روی زرشاح بال کتی مان کر او را معال۔
شمعدان جوان میزنان سیم دل بر روی خران من بر بدن ادمان کنون می خوریم
بران اندوه را سنگر ...
ک کنی سخت بادای وره کنند دیگر آرد نو بردست بردند وستاندند ندستم سوکت یان رسانیدند
می خورد سراب جندات شند که بر خونر دانستید بد گفت ترش ارزان در
من درستم وابشر موقع ندارد بروسای کسر مین کمان مخاک را
سازم کناف زرین سلاح کت و بر مزاح
براین برین کاریک بامیان
سرار کردندا نال وسام
سری نهم مهرماه
ر مرلی نال شد با بعد
م رفت برسلتم دم
بزبان شامان دل آراسته
نکر تابنائی جاندان کی
نه ازسام و ازشا، باباج ونر
ینگ سارا کنم خاک را
نگفتارم اب دل ستار کام
برای کشت و خنده باز براد
مدرود این نارا بهم
ر در کون کرد و خواسته
جنان ان کی برکنان پستانكار ومان
ی مشکی زمان می
سانيد پام ویروند باد
مت منال راکای بی
مه ساله شته دور سان نکت
ون رمزياش ومانداری
دوفرز راکد برند وگفت
مه دورحسن
انی
یجن اور راست بر زمین
که این ها را شاید نفت
کمن در دل اندونکان ہے
برآمدن سکا، رخم درایت
املان این که نای
زبان کریم کریولان رفتن با اودو رزنداوی
برازاب رخ دل بانمدافعت
بات
کشدان سمید براه دران ونان قال سد نراه ستان باز مردان سیاه
سهمیه سوکت باختر کرد روت
سه منزل رها
شا درباره
این مرد
خان بزنی یک روز در بوستان
روشنده کشته دل دیر ونم
جنات
یازمندند باریتان
ساله شادمان نامداران هم
8/
63
