نوشت سواران تیره گندا پاسی اور سواران درون فرارا
رسهای خون مروت و ماروت کا دوران شدن
به پیج ایات
ا اور نادان و ایواری مداری که به مرد آگهی
ساله مرجان مردم نشاه
مران نامداران ریت
ست و برا مانان
براور و زاری که مدیریت
ندین سه سر باسی یمنی داربران و اندیشه
ند که ما رای می درین کاری من نامی است و سی سی موبی
ر است با اهمیت است که
وای وای
سه بر پایب انا بازار ، نیو با سران میان سمان می رویم
ترس و یاهست تریم و از کار است تا اوراسان بود که سران کشور و
بزرگ اندرآمد میمون بنت
مریدین کار بستن وزنت
سو چنین گفت تر
ریت و مگر بوسه فرار
به عرض ها و سر نیست روستای عرض ادا کیا اور بات
مر وانت موکه ای سنگر نشویم ما سات
که رباز بهار وست ها کیت یک ویر ورودی و بی دراسته
انی را برای بانک شهر برای استانی که حاسب آن زمان
مناسب و راست می باشد و برند زارا خاندانی را با نخ
مدی است در شناسند و امکانات اور
جوشید برم زمو میخن
سید میرا برای من من
دسپینا درست کرده ودی *
رستار اداری کی میت بدترین ست نه ام را از
